هنگام شروع تمرین دو سوال مهم و اساسی ذهن نوازنده را به خود مشغول میکند که یقینا پاسخ به آنها در رسیدن وی به هدف بسیار تعیین کننده است. سوال اول: چی تمرین کنیم؟ سوال دوم: چجوری تمرین کنیم؟ ما انسانها دریافتهایم که برای کسب مهارت در هر امری مانند نقاشی، خطاطی، زبان آموزی، شنا، دویدن، رقصیدن، ریاضیات نیازمند تمرین، تمرین و باز هم تمرین هستیم. بنابراین پاسخ به این سوال که چرا چگونه تمرین کنیم شاید یکی از اساسیترین چالشها و سوالات موجود در بیشتر حوزههای مهارتی باشد.
چی تمرین کنیم؟
درمورد نو آموزان و هنرجویان مبتدی پاسخ به این سوال در حوزهی مسئولیت معلم موسیقی میباشد. ایشان بر اساس شرایط هر هنرجو شامل نیازهای روحی، عاطفی و همچنین شرایط فیزیکی وی یک استراتژی مشخص را در نظر میگیرد تا وی را به سلامت به قلهی موفقیت برساند. بدیهی است که شرایط هنرجویان از هر نظر با یکدیگر متفاوت بوده و معلم نیز باید برای هر کدام استراتژی متفاوتی داشته باشد. پس هنرجویان مبتدی و کسانی که تحت نظارت یک معلم با تجربه قرار دارند لازم نیست ذهن خود را درگیر این موضوع کنند و بهتر است که این مسئولیت سنگین را برعهده معلم خود گذاشته و به ایشان اعتماد کنند. (لازم به توضیح است که هنرجویان موظف هستند قبل از انتخاب معلم در مورد وی تحقیق کامل کرده و بعد از انتخاب، به وی اطمینان داشته باشند).
از طرفی بسیاری از نوازندگان به دلایل مختلف تحت نظر یک پداگوگ با تجربه فعالیت نمیکنند و مسئولیت پاسخ به سوال فوق برعهده خودشان است. نگارنده به تجربه دریافته است که برای عبور دادن هنرجویان از این چالش بزرگ و آموزش اینکه در آینده بتوانند به تنهایی برنامهی تمرینی خود را پیش ببرند، نیاز به ساخت و تدوین پیش زمینههای فراوانی در ذهن هنرجو است. بنابراین در طول زمانی که هنرجویان به صورت حضوری در کلاس نگارنده شرکت میکنند سعی میکند تا به تدریج پاسخ این سؤال را به شکل بنیادین به ایشان آموزش دهد تا در ذهن ایشان کاملا نقش بسته و نهادینه گردد. اما به طور اجمالی میتوان گفت که تمرینات روزانه یک نوازنده از بخشهای زیر تشکیل خواهد شد:
تمرینات تکنیکی
تمرینات تکنیکی به مجموعهای از تمرینات گفته میشود که جهت آمادهسازی فیزیکی و ذهنی نوازنده طراحی شده اند. هر یک از این تمرینات به منظور خاصی و جهت ارتقاء سطح توانمندی نوازنده (چه از نظر فیزیکی و چه از نظر ذهنی) در یک موضوع بخصوص طراحی شده و توسط نوازنده به شکل مستمر تمرین میشوند
توجه به این نکته بسیار حائز اهمیت است که توانمندیهای ذهنی نوازنده بعد از مدت کوتاهی تبدیل به توانمندی و مهارت فیزیکی بر روی ساز خواهد شد. پس تمرکز بر تمرینات ذهنی و پرورش ذهن در اولویت قرار دارد و یک پداگوگ خوب باید همواره در حال شکل دادن به ذهن هنرجو بوده و قبل از هر چیز به نقاط قوت و نقاط ضعف ذهنی هنرجو اشراف پیدا نماید و برای تقویت نقاط قوت و برطرف نمودن نقاط ضعف برنامه ریزی کند. لازم به ذکر است که لازم نیست پداگوگ در مورد جزئیات استراتژی خود و جزئیات آن با هنرجو سخن بگوید که این کار عموما باعث سردرگمی و گاهی باعث نا امیدی و سرخوردگی وی خواهد شد فقط گاهی لازم است برای جلب اعتماد هنرجو گوشهی بسیار کوچکی از استراتژی را به او نشان داد. بعنوان مثال میتوان دلیل انتخاب و طراحی یک تمرین برای وی را برای او توضیح داد و او را از نتیجهی آن تمرین و یا موضوع خاصی که برای وی طراحی شده است آگاه ساختن و البته همهی اینها به میزان هوش، درک، اطلاعات و البته سن هنرجو نیز دارد. بنابراین توجه به این بخش از تمرینات تکنیکی باید مورد توجهی ویژهی نوازنده و البته معلمها قرار گیرد.
تمرینات تکنیکی از وسعت و تنوع زیادی (بسته به نوع ساز) برخوردارند و این میزان از تنوع نوازنده را ملزم به داشتن یک برنامه مدون تمرینی مینماید. توجه داشته باشید که یک نوازنده حدوداً ۲۰ الی ۲۵ درصد زمان تمرین روزانه خود را به انجام تمرینات تکنیکی اختصاص میدهد پس با این حساب امکان انجام تمام تمریناتی که معلم از وی خواسته است (منظور یک بازهی ۶ ماهه است) و یا خودش در نظر دارد که در دستور کار قرار دهد وجود ندارد و اگر دقت کافی وجود نداشته باشد و کمی سهل انگاری نیز چاشنی کار شود تعدادی از آنها را به دست فراموشی سپرده شده و از دست میروند.
توصیهی نگارنده جهت کسب بهترین نتیجه از تمرینات تکنیکی (و البته سایر موارد تمرینی مانند قطعات جدید، رپرتوارسازی) این است که نوازنده حتما باید جدول برنامه ریزی مکتوب داشته باشد که این جدول شامل بخشهای مختلفی است که یکی از آنها تمرینات تکنیکی است. نوازنده در جدول تمام مواردی که میبایست تمرین شوند نوشته و بسته به میزان نیاز خود در آن مقطع زمانی (و البته بسته به میزان مهارت خود در آن تکنیک و میزان مهارتی که میخواهد به آن برسد) اولویتبندی نموده و تصمیم بگیرد که هر تمرین بخصوص چندبار در هفته و هر بار چه مدت باید انجام شود. (که اغلب این تصمیم گیریها برای نوازندگان کم تجربهتر برعهدهی معلم است). نگارنده سعی میکند که در طول یک بازه زمانی مشخص روش تنظیم و استفاده از جدول تمرین را به هنرجویان خود آموزش دهد. روش به این صورت است که از همان ابتدا از هنرجو خواسته میشود تا تمرینات روزانهی خود را یادداشت کرده و هر بار در کلاس در مورد آنها صحبت خواهد شد نقاط قوت مورد تشویق و نقاط ضعف به تدریج و طی یک پروسهی مشخص برطرف میگردند و هر بار توصیههای معلم به جدول اضافه میگردند و روش پیادهسازی آن به تدریج اصلاح شده و کاملتر خواهد شد. در این بین هنرجو نیز از طرفی اثرات مثبت و شگفتانگیز برنامه ریزی در تمرین را تجربه کرده و با تمام وجود آنرا حس میکند و از طرف دیگر بعد از مدتی در تنظیم و استفاده از جدول تمرین مهارت بسیار بالایی کسب کرده و خود میتواند زمانبندی تمرینات را برنامه ریزی کرده و اجرا نماید که این هدف غائی از این روش آموزشی است.
قطعه و یا قطعات جدید
تمرین قطعهی جدید بیشترین زمان تمرین روزانه را به خود اختصاص خواهد داد و معمولا توصیه میگردد که بین ۳۰ تا ۴۰ درصد زمان تمرین را به آن اختصاص دهید. بدیهی است که تمرین قطعه جدید باید هر روز در جدول تمرینی نوازنده گنجانده شود و امکان چشم پوشی از آن وجود ندارد. همانطور که گفته شد امکان انجام همهی تمرینات تکنیکی در هر روز وجود نداشته و باید آنها را در طول هفته پخش نمود اما تمرین قطعه جدید باید هر روز انجام شود. از طرفی برخی از نوازندگان عادت دارند تا چند قطعه (عموما ۲ الی ۵ قطعه) را همزمان با یکدیگر شروع کرده و کسب مهارت در نواختن آنها را به موازات یکدیگر پیش میبرند. این عادت بیشتر در میان دانشجویان موسیقی مشاهده میشود که مجبور هستند در طول یک ترم تعداد مشخص و بعضا زیادی از قطعات را آماده و در آخر ترم که عموما زمان کوتاهی هم دارد تحویل دهند. بنابراین داشتن جدول تمرین و برنامه ریزی برای این دسته از نوازندگان حیاتی خواهد بود.
قطعات هفته های قبل
هنرجو (نوازنده) قطعهای را آماده کرده و آنرا برای استاد اجرا میکند و استاد در مورد بهتر نواخته شدن آن راهنمائیهایی را به وی ارائه میکند. بدیهی است برای اینکه نوازنده بتواند نظرات استاد را برروی قطعه پیادهسازی کند میبایست مجددا برروی قطعه تمرین کند و گاهی جلب رضایت استاد چندین هفته و شاید چندین ماه بطول بیانجامد. پس یکی دیگر از مواد تمرینی روزانه (هفتگی) تمرینات قطعاتی است که همچنان در دست بررسی نزد استاد است و نوازنده هنوز به کیفیت و مهارت لازم برروی آنها دست پیدا نکرده است.
اتودها
اتودها قطعاتی هستند که مانند تمرینات تکنیکی جهت افزایش مهارت نوازنده طراحی شدهاند و هر کدام از آنها برروی یک یا چند مهارت در آن ساز بخصوص متمرکز هستند. برخی معتقداند که تمرین برروی اتودها نیز در دستهبندی تمرینات تکنیکی جای میگیرند اما نگارنده طی تجربهی ۳۰ساله خود دریافته است که جدا نمودن کاتگوری اتودها در جدول تمرین هفتگی مفیدتر است که حدوداً ۵ تا ۱۰ درصد زمان تمرین به آنها اختصاص مییابد. اتودها نیز بسیار متنوع و گسترده میباشند و امکان تمرین طیف وسیعی از آنها طی یک روز وجود ندارد. اما در یک برنامهی بلند مدتتر (مانند برنامهی هفتگی و یا حتی برنامهی ماهیانه) میتوان مطمئن بود که تعداد قابل توجهای از آنها تمرین شده اند. پس در اینجا نیز داشتن جدول و برنامهی تمرین بسیار مهم خواهد بود.
تربیت ذهن و انگشت
توجه به این نکته بسیار حائز اهمیت است که کیفیت تمرین و تمرکز نوازنده در هنگام انجام تمرینات مختلف از کمیت آن مهمتر و مؤثرتر است. بسیاری از نوازندگان فقط به ساعت توجه دارند و از اینکه تعداد ساعات تمرین را بالا ببرند خشنود بوده و به خود میبالند اما باید بدانند که تمرین بدون کیفیت، بدون تمرکز، بدون حضورِ ذهنی آگاه و پرسشگر نه تنها در پیشرفت آنها مؤثر نیست بلکه آنها را به بیراهه کشانده بعضاً مشکلاتی را در سلامت جسم آنها ایجاد میکند. در یک کلام تمرین بدون حضور داشتن ذهن آماده و انتقادگر بر سر صحنه که همهی امور را در کنترل خود داشته باشد بیشباهت به بیگاری نیست. اما از طرفی حفظ تمرکز، تربیت ذهن و آگاهی بخشیدن به آن نیز کار زمان بر و دیر بازده ایست که انجام این مهم نیز برعهده و دوش معلمهای موسیقی است که از روز اول علاوه بر توجه به ارتقاء توانائیهای فیزیکی هنرجو به ارتقاء توانائیهای ذهنی وی نیز بیشتر توجه نموده و برای آنها برنامه و استراتژی ویژهای را مد نظر داشته باشند. از آنجا که تربیت ذهن یک هنرجوی موسیقی از طرفی نیاز به اطلاعات و سواد بالا و حوصلهی زیادی از سوی معلم دارد و از طرف دیگر معلم مجبور است که با توجه به تفاوتهای سنی، فرهنگی، تربیتی، استعدادی، خانوادگی، روحی هنرجویان خود برای هر کدام از آنها یک استراتژی مخصوص و مشخص داشته باشد و نمیتواند یک روش را برای تمام هنرجویان خود در نظر گرفته و همه را با همان سیستم رشد دهد.
رشد و بروز این توانائی در معلم موسیقی خود نیازمند سالها مطالعه، تلاش و کسب تجربه است که کار تدریس موسیقی را کاری بسیار پیچیده و حساس میکند. و البته بسیاری از معلمها نیز به دلیل فقدان آگاهی از این مقوله وارد این حوزه نشده و راه کوتاهتر و البته بیکیفیتتر را انتخاب کرده و سعی میکنند تا در مدت کوتاهی و به هر قیمتی (حتی آسیب دیدگی جسمی و روحی هنرجو) چند قطعهی پیش پا افتاده را به وی بیاموزند تا دل وی و خانوادهاش را شاد کنند. بهتر است زیاد وارد این حوزه نشویم و فقط بدانیم که در دنیا دانشگاههایی با سخت گیری بسیار زیاد مشغول تربیت معلم موسیقی (رشته پداگوژی) هستند که در مجال دیگری به آن خواهیم پرداخت. نکتهی مهم اینجاست که همواره کیفیت ارجحتر از کمیت است.
رپرتوار سازی
داشتن یک رپرتوار غنی و متنوع یکی از مهارتهایی است که هر نوازندهای برای رسیدن به آن تلاش میکند. رپرتوار به قطعاتی اطلاق میشود که نوازنده میتواند در هر زمان آنها را از حفظ و با مهارت و تسلط قابل قبولی اجرا نماید. به زبان عامیانهتر رپرتوار به قطعات تو دست گفته میشود.
نوازندگان معمولا برای اجراهای مختلف، قطعاتی را به فراخور مناسبت اجرا، محل اجرا، سطح انتظارات، توقع و سواد و تخصص مخاطبان از بین رپرتوار خود انتخاب و اجرا میکنند. قطعا انتخاب قطعات کنسرت در یک دانشکده مطرح موسیقی که شنوندگان آن استادان و دانشجویان آن دانشکده هستند و یا اجرا در یک فستیوال معتبر که مخاطبان آن را متخصصین طراز اول تشکیل دادهاند با اجرا در یک سالن عمومی یا اجرا برای کودکان کار، سالمندان یا یک مناسبت خاص باید تفاوت اساسی داشته باشند و مهمترین نکته در هر کدام از موارد ذکر شدهی فوق انتخاب قطعه برای آن گروه از مخاطبین میباشد. بدیهی است که هر چه رپرتوار نوازنده گستردهتر باشد وی انتخابهای بیشتری برای نزدیک شدن به هدف و ارتباط بهتر با شنونده خواهد داشت و کنسرتهای موفقتر و متنوعتری را خواهد داشت که این خود منجر به حسن شهرت بیشتر وی خواهد شد. اما از طرفی حفظ و نگه داری تعداد زیادی قطعه در شرایط ایده ال نیز کار سادهای نبوده و چالشی ایست که نوازندهها بطور دائم با آن دست بگریبان هستند. نگارنده برای رسیدن به نتیجهی مطلوب روشی را پیادهسازی کرده است که نتیجهی شگفتانگیزی در کسب موفقیت در ساخت یک رپرتوار غنی و متنوع داشته است که توضیح درباره آن در این مجال امکانپذیر نیست اما ذکر این نکته خالی از لطف نیست که با این روش یک نوازنده میتواند بیش از یکصد قطعه را در رپرتوار خود جای دهد. نوازندگان معمولا ۴۰ تا ۵۰ درصد زمان تمرین خود را به این بخش اختصاص میدهند و البته ناگفته پیداست که برنامه ریزی، زمانبندی و جدول تمرین در اینجا نیز نقشی حیاتی و اساسی دارد.
چگونه تمرین کنیم
اینکه موارد فوق را چگونه تمرین کنیم نیز یکی از سؤالات و چالشهای مهم هر نوازندهای است.
تکنیک پومودورو (pomodoro Technique)
تکنیک پومودورو میگوید شما باید در مدت ۲۵ دقیقه فقط بر روی یک موضوع متمرکز باشید و در طی این مدت اجازهی انجام هیچ کار دیگری بجز آنچه که بر روی آن تمرکز نمودهاید را ندارید. چک کردن متناوب موبایل (که امروزه یکی از معضلات مهم است)، جواب دادن به تلفن، حرف زدن با دیگری، خوردن و آشامیدن، تماشای تلویزیون همگی در هنگامی که در پومودورو هستید قدغن هستند. بعد از ۲۵ دقیقه شما اجازه دارید که ۵ دقیقه استراحت کنید و به مغز خود پاداش دهید.
انجام این روش در تمرین نوازندگی بسیار کارآمد است و ازعدم تمرکز هنگام نوازندگی، آسیبهای مختلف جسمانی در اثر نوازندگیهای طولانی مدت به شدت میکاهد. مضاف بر اینکه راندمان تمرین، تمرکز، اعتماد به نفس، حصول نتیجه دلخواه و بهبود عملکرد به شدت بالا میرود. توجه به این نکته ضروری است که بعد از ۴ پومودورو استراحت ۱۵ دقیقهای الزامی است. پس شد ۲۵ دقیقه تمرین، ۵ دقیقه استراحت مجددا ۲۵ دقیقه تمرین و ۵ دقیقه استراحت، دوباره ۲۵ دقیقه تمرین و ۵ دقیقه استراحت و نهایتا ۲۵ دقیقه تمرین نهایی و ۱۵ دقیقه استراحت. این یک سیکل کامل پومودورو است و یک نوازنده ممکن است در طول روز چند سیکل را انجام دهد. از طرفی ممکن است برخی از زمانهای استراحت بیشتر از ۵ دقیقه شوند که فرد میتواند با توجه به آناتومی و توانایی فیزیکی خود آنها را مدیریت و اجرا نماید. زمانهای گفته شده استاندارد و برای ۹۹ درصد افراد عملی خواهد بود. نکتهی دیگر اینکه در زمانهای استراحت باید به مغز خود جایزهای که دوست دارد بدهیم و به چیزهایی غیر از تمرین موسیقی بپردازیم. یکی از پیشنهادهای خیلی خوب انجام تمرینات کششی در این زمان است و البته چک کردن گوشی موبایل که بیصبرانه منتظر انجام آن بودیم نیز میتواند گزینهی مناسبی باشد.
بعد از انجام تمرینات نوازندگی با تکنیک پومودورو و داشتن یک جدول جامع و کامل از جزئیاتِ چی تمرین کنیم که شرح آن رفت، پیشرفت و تسلط نوازنده به اندازهای خواهد رسید که در روشهای سنتی شاید بتوان بعد از سالیان زیاد به آنها رسید و گاهی هم (در بیشتر اوقات) کاملا دست نیافتنی خواهد بود و نوازنده هیچگاه به آن مهارتها دست پیدا نخواهد کرد. لازم به ذکر است که در این مختصر امکان گنجاندن تمام ظرایف و جزئیات وجود نداشت و شاید این مجمل فقط توانسته باشد تا سر نخی را برای اهلش فراهم نموده باشد. بنابراین ما را از تجربیات شخصی و دانستههای آموزشگاهک خود مطلع سازید.
ارادتمند افشین ضیائیان تابستان ۱۳۹۹